غلامرضا تختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ در تهران – ۱۷ دی ۱۳۴۶ در تهران) که به لقب جهانپهلوان شناخته میشود، کشتیگیر برجستهای از ایران بود. در فرهنگ ورزشی ایران، بسیاری او را نماد پهلوانی میدانند. علاوه بر فعالیتهای ورزشی، او به عنوان یک فعال سیاسی نیز شناخته میشد و عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران بود. در این نوشته وب سایت ایران فیتنس شما را با غلامرضا تختی ، ستاره کشتی جهان، آشنا خواهد کرد، همراه ما بمانید.
نام | غلامرضا تختی |
---|---|
تولد | 5 شهریور 1309 |
پدر | رجب خان |
مادر | صغری خانم |
همسر | شهلا توکلی |
فرزندان | بابک تختی |
قد | 180 سانتیمتر |
وزن | 97-79 کیلوگرم |
ملیت | ایرانی |
باشگاه | پولاد تهران |
پست | کشتی آزاد |
تیم ملی | ایران |
بیوگرافی غلامرضا تختی
غلامرضا تختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶) که به عنوان جهانپهلوان تختی نیز شناخته میشود، ورزشکار رشته کشتی آزاد و فعال سیاسی ایرانی بود. با کسب این مدال و همچنین دو نشان نقرهای که در بازیهای المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی و ۱۹۶۰ رم به دست آورد، او به همراه حسن یزدانی به عنوان پرافتخارترین کشتیگیران ایرانی در تاریخ المپیک شناخته میشود.
تختی همچنین در دوران فعالیت خود موفق به کسب دو قهرمانی و دو نایبقهرمانی در مسابقات قهرمانی کشتی جهان و مدال طلای بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو شد. او در کشتی پهلوانی و ورزش زورخانهای نیز فعال بود و به مدت سه سال متوالی صاحب بازوبند پهلوانی ایران بود.
تختی به عنوان یکی از چهرههای محبوب و شناختهشده در فرهنگ عامه ایرانیان، در عرصه ورزش به عنوان نماد «پهلوانی» و «جوانمردی» شناخته میشود. پس از زلزله بوئینزهرا که منجر به کشته شدن ۱۲ هزار نفر و زخمی شدن هزاران نفر دیگر شد، فعالیتهای او و تعدادی از پهلوانان برای امدادرسانی به زلزلهزدگان، موجی از همبستگی و وحدت ملی را در ایران ایجاد کرد و کمکهای زیادی به آسیبدیدگان ارسال شد.
غلامرضا تختی کیست
نام کامل : غلامرضا تختی
متولد : 5 شهریور 1309
محل تولد : تهران، ایران
غلامرضا تختی چه کسی هست
غلامرضا تختی را میشناسید؛ او اسطوره ورزش ایران است که به خاطر موفقیتهایش در کشتی و محبوبیتی که در دل مردم دارد، با فرهنگ ایرانی و مفهوم پهلوانی گره خورده است.
غلامرضا تختی (۵ شهریور ۱۳۰۹ – ۱۷ دی ۱۳۴۶) که به عنوان جهانپهلوان تختی نیز شناخته میشود، ورزشکار رشته کشتی آزاد و فعال سیاسی ایرانی بود. او در بازیهای المپیک ۱۹۵۶ ملبورن موفق شد پس از امامعلی حبیبی، دومین مدال طلای ورزشکاران ایرانی را در این رقابتها کسب کند.
ملیت غلامرضا تختی
غلامرضا تختی، کشتیگیر مشهور ایرانی، ملیت ایرانی داشت. او در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد و به عنوان یکی از بزرگترین و محبوبترین قهرمانان ورزشی ایران شناخته میشود.
اصالت غلامرضا تختی
غلامرضا تختی اصالتاًاز خانوادهای با اصالت بروجردی در استان لرستان بود. اگرچه در تهران به دنیا آمد و در همانجا بزرگ شد، اما ریشههای خانوادگی او به بروجرد برمیگشت. پدرش، علیاکبر تختی، از اهالی بروجرد بود و خانواده تختی ریشهای لرستانی داشتند.
قد غلامرضا تختی
غلامرضا تختی قد
قد غلامرضا تختی 1٫80 متر هست
وزن غلامرضا تختی
غلامرضا تختی وزن
غلامرضا تختی در دوران حرفهای خود در دسته وزن سنگین کشتی (حدود ۸۰ کیلوگرم به بالا) رقابت میکرد. در بسیاری از مسابقات کشتی، او در دستههای مختلف وزن حضور داشت، اما معمولاً وزن او بین ۸۰ تا ۹۰ کیلوگرم بود. تختی به دلیل مهارتهای فنی و قدرت بدنی بالا توانست در این دستههای سنگین، به موفقیتهای بزرگی دست یابد.
سن غلامرضا تختی
غلامرضا تختی سن
او غلامرضا تختی در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۱۰ (۱۸ سپتامبر ۱۹۳۱) به دنیا آمد. او در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۴۶ (۸ ژانویه ۱۹۶۸) در سن ۳۵ سالگی درگذشت.
غلامرضا تختی
غلامرضا تختی یکی از بزرگترین قهرمانان کشتی جهان و ایران بود که به دلیل شخصیت برجستهاش هم در عرصه ورزشی و هم در سطح اجتماعی به محبوبیت فراوانی دست یافت. او در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد و در سن ۳۵ سالگی (در ۱۷ دی ۱۳۴۶) درگذشت.
تختی در کشتی آزاد و فرنگی فعالیت میکرد و در طول دوران ورزشی خود موفقیتهای زیادی به دست آورد. از جمله افتخارات او میتوان به کسب مدال طلای المپیک ۱۹۶۴ توکیو، مدالهای نقره و برنز المپیک، مدالهای طلا و نقره قهرمانی جهان، و قهرمانیهای متعدد در مسابقات آسیایی اشاره کرد.
علاوه بر موفقیتهای ورزشی، شخصیت انسانی و مهربان او باعث شد که تختی از محبوبیت ویژهای در میان مردم برخوردار باشد. او به عنوان یک قهرمان ملی شناخته میشد و در میان عموم مردم به “جهانپهلوان تختی” شهرت داشت. درگذشت تختی به دلیل شرایط مبهم و گمانهزنیهایی درباره خودکشی یا قتل، باعث ایجاد نگرانی و تحسین بیشتر در بین مردم شد و هنوز هم یکی از چهرههای تاثیرگذار تاریخ ورزش ایران به شمار میرود.
بچگی غلامرضا تختی
کودکی غلامرضا تختی
غلامرضا تختی در دوران کودکی و نوجوانی با چالشها و دشواریهای فراوانی روبرو بود. او در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۱۰ در تهران به دنیا آمد و خانوادهاش در محلهای نسبتاً فقیر زندگی میکردند. از همان سنین کودکی، علاقه زیادی به ورزش داشت، اما شرایط زندگیاش بسیار سخت بود.
در دوران نوجوانی، با مشکلات مالی و اجتماعی دست و پنجه نرم میکرد که این دشواریها به شکلگیری شخصیت مقاوم و استوار او کمک کرد. در ابتدا، بیشتر به فوتبال و سایر ورزشها علاقهمند بود، اما در نهایت به کشتی روی آورد.
دوران کودکی تختی مملو از چالشها بود، اما این سختیها باعث شکلگیری شخصیتی قوی و مقاوم در او شدند که در آینده در مسیر قهرمانیها و محبوبیتش نزد مردم تأثیر بسزایی داشت. یکی از نخستین وقایع تلخی که در کودکی برای غلامرضا رخ داد و تأثیر عمیقی بر روح او گذاشت، این بود که پدرش برای تأمین معیشت خانواده ناچار شد خانه مسکونی خود را به گرو بگذارد.
نوجوانی غلامرضا تختی
شادروان تختی به دلیل مشکلات خانوادگی تنها ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانیآباد تحصیل کرد. او در مصاحبهای به فقر و سختیهای دوران نوجوانیاش اشاره کرده و میگوید: “با وجود علاقه زیاد به ورزش، ناچار بودم به دنبال کار بروم. زندگی نیاز به نان و آب داشت.
مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان کار کردم. در آن زمان دنیا درگیر جنگ جهانی دوم بود و زندگی به شدت دشوار بود.” او ابتدا در کشتیگیری محلهای و در باشگاههای کوچک تمرین کرد. با تلاش و پشتکار، به تدریج مهارتهایش را بهبود بخشید و در مسابقات مختلف تهران شرکت کرد.
استعداد و تواناییهای طبیعی او باعث شد که به سرعت به یک کشتیگیر برجسته در سطح محلی تبدیل شود.در این دوران، تختی علاوه بر کشتی، تمرینات سخت و گاه طاقتفرسایی را انجام میداد. او برای رسیدن به موفقیت فشار زیادی به خود وارد میکرد و به همین دلیل توانست در نوجوانی به یک کشتیگیر شناختهشده تبدیل شود.
زندگینامه غلامرضا تختی
در سال ۱۳۲۹، به خاطر علاقهاش به کشتی و ورزشهای باستانی، به باشگاه پولاد پیوست. به دلیل استعداد و اشتیاق زیادی که در کشتی از خود نشان داد، مورد توجه مرحوم “حسین رضیزاده”، مدیر آن باشگاه، قرار گرفت.
غلامرضا ورزش را از دوران نوجوانی آغاز کرد. در ابتدا، ورزش برای او تنها یک سرگرمی و تفریح بود. در همان زمان، آرزوی قهرمانی مدتی او را به خود مشغول کرد، اما از همان نوجوانی که به فکر رفتن به باشگاه افتاده بود، به این باور رسیده بود که ورزش برای حفظ تندرستی و سلامت جسم و روح ضروری است.
زندگی غلامرضا تختی
او در زمینه کشتی پهلوانی و ورزش زورخانهای نیز فعال بود و به مدت سه سال متوالی، صاحب بازوبند پهلوانی ایران شد. تختی یکی از چهرههای محبوب و شناختهشده در فرهنگ عامه ایرانیان است و در عرصه ورزش، بسیاری او را نماد «پهلوانی» و «جوانمردی» میدانند.
پس از زلزله بوئینزهرا که منجر به کشته شدن ۱۲ هزار نفر و زخمی شدن هزاران نفر دیگر شد، فعالیتهای او و تعدادی از پهلوانان برای امدادرسانی به زلزلهزدگان، موجی از شور و همبستگی ملی را در ایران ایجاد کرد و کمکهای زیادی به آسیبدیدگان ارسال شد.
غلامرضا تختی زندگی نامه
غلامرضا تختی همچنین به عنوان یک فعال سیاسی شناخته میشد. او ابتدا به حزب زحمتکشان ملت ایران پیوست و سپس به حزب نیروی سوم ملحق شد. پس از تأسیس حزب سوسیالیست، به عضویت آن درآمد و به عنوان قائم مقام دبیرکل انتخاب گردید.
پس از کودتای ۲۸ مرداد، او در کمیتهٔ ورزشکاران نهضت مقاومت ملی فعالیت کرد و در سال ۱۳۳۹ به عضویت جبههٔ ملی دوم و شورای مرکزی آن درآمد. علاوه بر ریاست سازمان ورزشکاران، در سال ۱۳۴۲ به عنوان عضو هیئت اجرایی موقت جبههٔ ملی نیز انتخاب شد. تختی در ۱۷ دی ۱۳۴۶ درگذشت و جنازهاش که به دلیل خودکشی در هتل آتلانتیک تهران پیدا شد، باعث شکلگیری شایعاتی دربارهٔ قتل او توسط ساواک به دلیل ارتباطش با جبههٔ ملی گردید.
خانواده غلامرضا تختی
غلامرضا تختی در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۰۹ در محله خانیآباد واقع در جنوب تهران به دنیا آمد. پدرش، رجب خان، متولد سال ۱۲۷۴ و اهل محله دروازه غار تهران بود، و مادرش، صغری خانم، از خانوادهای قدیمی و سنتی تهرانی به شمار میرفت.
او در یک خانواده متوسط در خانیآباد بزرگ شد. رجب خان علاوه بر غلامرضا، دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت که همگی از او بزرگتر بودند. پدربزرگ غلامرضا، حاج قلی، فروشنده خواربار و بنشن بود.
غلامرضا تختی و مادرش
مادر غلامرضا تختی
پدرغلامرضا تختی
پدر غلامرضا تختی، رجب خان تختی، در سال ۱۲۷۴ در محله دروازه غار تهران به دنیا آمد. بر اساس برخی روایتها، اجداد او از همدان و به روایت دیگر از کرمانشاه بودند. پدربزرگش، حاج قلی بنشن فروش، به خاطر نشستن بر تخت بلندی در دکانش به حاج قلی تختی معروف شده بود. او در سفر به مکه به دست راهزنان جان باخت.
پدرش، حاج رجب (که در فروردین ۱۳۳۷ درگذشت)، در جنوب تهران یخچال طبیعی داشت. در زمان ساخت راه آهن در دوره پهلوی اول، یخچالهای او تصرف شد و انبار توشه راه آهن در زمینهای او ساخته شد.
این موضوع باعث شد که او ناچار به فروش خانه و زندگیاش شود و در نتیجه، وضعیت روحیاش به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و در سالهای پایانی عمرش دچار اختلالات روانی شد. گفته میشود که ظلم و ستمی که بر پدرش رفته بود، یکی از دلایل گرایش سیاسی غلامرضا تختی به مخالفت با نظام حاکم و همچنین نوعدوستی و کمکهای او به دیگران بوده است.
غلامرضا تختی بیوگرافی
شادروان تختی به دلیل مشکلات خانوادگی تنها ۹ سال در دبستان و دبیرستان منوچهری خانیآباد تحصیل کرد. او در مصاحبهای به فقر و دشواریهای دوران نوجوانیاش اشاره کرده و میگوید: “با وجود علاقه زیادی که به ورزش داشتم، ناچار بودم به دنبال کار بروم. زندگی نیاز به نان و آب داشت. مدتی به خوزستان رفتم و در ازای روزی هفت یا هشت تومان کار کردم. در آن زمان، دنیا درگیر جنگ جهانی دوم بود و زندگی به شدت دشوار میگذشت.”
زندگی شخصی غلامرضا تختی
او تختی پس از آشنایی با «شهلا توکلی»، در تاریخ سیام بهمنماه سال ۱۳۴۵ با او ازدواج کرد. از این ازدواج، پسری به نام «بابک» به دنیا آمد.
همسر غلامرضا تختی
غلامرضا تختی و همسرش
جهان پهلوان تختی در روز پنجشنبه 12 آبان 1345 با شهلا توکلی، اهل ساری، ازدواج کرد. (در برخی منابع به اشتباه تاریخ 30 بهمن ذکر شده که این موضوع به دلیل تولد بابک در شهریور 1346، منجر به گمانهزنیهای نادرست شده است).
از این ازدواج، پسری به نام بابک متولد شد که در 11 شهریور 1346 به دنیا آمد. شهلا توکلی در تاریخ 27 خرداد 1393، در سن 68 سالگی، در بیمارستان ایرانمهر تهران درگذشت.
خیانت همسرغلامرضا تختی
در مورد خیانت همسر غلامرضا تختی، شایعات و داستانهای مختلفی وجود دارد، اما هیچ مدرک مستندی که تایید کند همسر تختی به او خیانت کرده باشد، وجود ندارد. برخی منابع به این موضوع اشاره کردهاند که زندگی شخصی تختی به خصوص در دوران بعد از ازدواجش با همسرش، شهلا، با مشکلاتی روبهرو بود، اما جزئیات و صحت این مسائل به طور دقیق مشخص نیست.
همسر غلامرضا تختی، شهلا توکلی، در سال ۱۳۴۲ با او ازدواج کرد. شهلا توکلی در دوران زندگی مشترک با تختی همراه و حامی او بود و گفته میشود که رابطه آنها در ابتدا خوب بوده است. اما برخی گمانهزنیها و داستانهای غیررسمی از مشکلات خانوادگی و اختلافات در زندگی آنها خبر میدهند، که احتمالاً در شرایط روحی تختی تأثیرگذار بوده است.
بچه های غلامرضا تختی
بابک تختی (متولد ۱۱ شهریور ۱۳۴۶ در تهران) ناشر و نویسنده کتاب “در جستجوی پدر” است. او تنها فرزند و بازماندهٔ غلامرضا تختی و شهلا توکلی است که در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۴۵ ازدواج کردند. پس از فوت پدرش در سال ۱۳۴۶، به همراه مادرش به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. بابک در آمریکا بزرگ شد و در رشته علوم سیاسی تحصیل کرد.
او به عنوان نویسنده و ناشر فعالیت میکند و مدیریت نشر قصه را بر عهده دارد. آثار متعددی از او در قالب داستانهای کوتاه در مجموعههای مختلف منتشر شده است. یکی از مهمترین آثارش، کتاب “در جستجوی پدر” است که به زندگی پدرش، غلامرضا تختی، به عنوان “محبوبترین ورزشکار تاریخ ایران” میپردازد.
همسر او، منیرو روانیپور، نویسندهای ایرانی است و فرزندشان غلامرضا حاصل این ازدواج است. بابک تختی همچنین داستانهای کوتاهی دارد که در مجموعه داستانهای کوتاه ایران و جهان منتشر شدهاند.
ازدواج بابک پسر غلامرضا تختی
بابک تختی با منیرو روانیپور، نویسنده ایرانی-آمریکایی، ازدواج کرده است و نتیجه این union پسری به نام غلامرضا تختی است. منیرو روانیپور به خاطر علاقهاش به اساطیر و آیینهای جنوب ایران و استفاده از آنها در آثارش شناخته شده است. همچنین، بابک تختی ۱۵ سال از همسرش جوانتر است.
ثروت غلامرضا تختی
غلامرضا تختی یکی از بزرگترین کشتیگیران تاریخ ایران و جهان بود. او به عنوان قهرمان ملی ایران شناخته میشود و در دوران فعالیت ورزشی خود، افتخارات زیادی کسب کرد. از نظر ثروت و دارایی، غلامرضا تختی به دلیل فعالیتهای ورزشی و سبک زندگی سادهاش، هیچگاه به عنوان فردی ثروتمند شناخته نشد.
او بیشتر به خاطر شخصیت اخلاقی و قهرمانیهایش مورد احترام قرار گرفت. در زمان فوت او، تختی در میان مردم ایران محبوب و محترم بود و بیشتر مردم به او به عنوان نماد انسانیت و فداکاری نگاه میکنند.
خانه های غلامرضا تختی
یکی از جذابترین جنبهها در مورد اسطورههای ورزشی کشور، آشنایی با جزئیات زندگی شخصی آنهاست. یکی از فوتبالیستهای قدیمی ایران به خاطر همسایگی با منزل غلامرضا تختی، اطلاعات جالبی را در این باره به اشتراک گذاشت.
او گفت: «زمانی که حدود ۱۱ سال داشتم، تختی به همراه خانوادهاش از خانی آباد (جنوب تهران) به چهارراه حسابی در تجریش نقل مکان کردند. آنجا منزل پدرزنش بود که یک باغ بسیار بزرگ داشت. خانواده همسرش از نظر مالی بسیار مرفه بودند و همسرش نیز شهروند آمریکا بود.»
ماشین غلامرضا تختی
ماشین های غلامرضا تختی
تختی یک خودروی بنز ۱۷۰ سبزرنگ داشت که همیشه برای تعمیرات به تعمیرگاه نادر میآمد. این تعمیرگاه متعلق به دو شریک به نامهای علی و آوانس بود. افرادی که با مشکل یا گرفتاری مواجه میشدند، نامههایی برای تختی مینوشتند و به صاحبان تعمیرگاه میسپردند تا به دست او برسانند.
یک روز که ما در تعمیرگاه نشسته بودیم، تختی بدون ماشینش وارد شد. از او پرسیدیم که ماشینش کجاست و او پاسخ داد که دیشب ماشینش دزدیده شده است. آوانس با شنیدن این خبر گفت: “آقا، موقع رفتن ماشین منو ببر تا ببینم چه اتفاقی میافتد.” یک هفته بعد، در تعمیرگاه نادر بودیم که چند نامه به تختی دادند.
در حین خواندن یکی از نامهها، ناگهان خنده بلندی کرد و گفت: “این نامه از طرف دزد است! نوشته که ماشینت مقابل شیر پاستوریزه پارک شده و از اینکه ماشینت را دزدیده، شرمندهام.” ما به محلی که دزد گفته بود رفتیم و ماشین را آنجا پیدا کردیم.
تختی دور ماشین چرخید و گفت: “لاستیکها، تودوزی، ضبط و همه چیز ماشین نو شده!” به نظر میرسید که دزد بعد از اینکه متوجه شده بود ماشین متعلق به جهان پهلوان تختی است، از کارش پشیمان شده و برای عذرخواهی همه چیز را نو کرده بود.
وقتی سوار ماشین شدیم، تختی گفت: “عمو حیدر! بیا مبلغبیا مبلغی که برای ماشین من خرج شده را به خیریه بدهیم. در واقع تختی هر وقت می توانست به مردم خدمت میکرد. حتی زمانی که چنین اتفاقی برای او افتاد. در یک کلمه بگویم تختی قهرمانی مردمی بود.
عمل جراحی غلامرضا تختی
قهرمان گرانقدر ایران در حالی در این رقابتها حضور یافت که با بیماریای جدی دست و پنجه نرم میکرد. با این وجود، عشق بیپایان او به ملت ایران باعث شد تا در برابر برجستهترین قهرمانان جهان به میدان برود. شدت بیماری او به حدی بود که بلافاصله پس از مسابقه فینال به نیویورک انتقال یافت و روز بعد در یکی از بیمارستانهای بزرگ این شهر تحت عمل جراحی قرار گرفت.
فیلم سینمایی غلامرضا تختی
یکی از اتفاقات مهم در زندگی تختی، پیشنهاد بازی در یک فیلم سینمایی بود. فردین، یکی از دوستانش، او را تشویق میکند که به دنیای بازیگری وارد شود و به او میگوید: «بلور بازی کرد، تو هم بیا و بازی کن.» حتی پیشنهاداتی برای بازی در فیلمهای تبلیغاتی نیز به او میشود.
یکی از این پیشنهادات، تبلیغ عسل بود، اما تختی در پاسخ میگوید: «من با خوردن عسل قهرمان نشدم! من با خاک و خُل بزرگ شدم و غذایم نان و پنیر بود و با تمام سختیها کنار آمدم و تمرین کردم تا به اینجا رسیدم.»
آثارهنری غلامرضا تختی
تا به امروز درباره غلامرضا تختی کتابها، قصیدهها و آثار هنری متعددی خلق شده است. همچنین فیلمهای مستند و سینمایی مختلفی نیز بر اساس زندگی او ساخته شدهاند. پس از درگذشت وی، تلاشهای بسیاری برای بزرگداشت و یادبود او صورت گرفت و این روند همچنان ادامه دارد.
سربازی غلامرضا تختی
آغاز فعالیت حرفهای تختی در کشتی با شکست و تمسخر از سوی تماشاچیان همراه بود، بهطوری که او ناچار به ترک تهران شد و به مسجدسلیمان رفت. در آنجا در شعبه شرکت نفت مشغول به کار شد و به نظر میرسد پس از حدود یک سال به خدمت سربازی رفت. با کمک فرماندهاش، او توانست به تمرینات ورزشی ادامه دهد.
تختی که پس از بازگشت از خوزستان به خدمت سربازی رفته بود، در سربازخانه با استفاده از فرصتها و حمایتهای موجود، به ویژه تشویق دبیر وقت فدراسیون کشتی که در دژبان ارتش فعالیت میکرد، دوباره تمرینات کشتی را آغاز کرد.
او در این باره میگوید: “زمانی که در سال 1328 در مسابقه بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان ابتدا شکست خوردم. اما تمرینات جدی و سختی که انجام دادم، به من کمک کرد تا واقعیت مبارزه را درک کنم. اگرچه آرزوی پیروزی در سر داشتم، اما کار و تلاش را آغازگر پیروزی میدانستم.”
غلامرضا تختی درگلفروشی
یکی از مکانهایی که تختی همیشه به آنجا میرفت، گلفروشی رز در نزدیکی چهارراه تختجمشید (که اکنون به طالقانی معروف است) بود. او گلهای باغچهاش را میچید و دستهدسته میکرد تا به گلفروشی ببرد و بفروشد. اما هر بار که به آنجا میرسید، مردم دورش جمع میشدند و با او به گفتگو میپرداختند.
تختی نیز میخواست محبت آنها را پاسخ دهد و به همین دلیل، از هر ده دسته گلی که میبرد، یک دسته به گلفروشی نمیرسید. او با ماشین بنز سفیدی که داشت به گلفروشی میرفت و گفته میشود که بچههای مدرسهای به ماشینش تکیه میزدند و کنار او عکس یادگاری میگرفتند.
گلفروش از این وضعیت ناراحت میشد و از تختی میخواست که خود را از بچهها و مردم دور نگه دارد. اما تختی به او گوش نمیداد و میگفت: «مردم برای دیدن من آمدهاند؛ چرا باید خودم را پنهان کنم؟»
شخصیت غلامرضا تختی
تختی کشتیگیری توانا و چالاک بود که با هوش و درک موقعیتهای مناسب، به مبارزه میپرداخت. او هرگز اصول جوانمردی را فراموش نمیکرد و هرگز دیده نشد که از ضعف حریف خود بهرهبرداری کند.
الکساندر مدوید، رقیب معروف روسیاش، در کنار مزار تختی با اشک گفت: «در تمام دوران کشتیگیریام، شجاعتر، خوشخلقتر و مهربانتر از تختی ندیدهام». تختی در مسابقات به خاطر خونسردی و تسلط روحیاش در اجرای فنون کشتی، شهرت و اعتبار خاصی داشت.
اعتقادات غلامرضا تختی
تختی در خانوادهای متدین و پایبند به اصول اسلامی به دنیا آمد و در تمام مراحل زندگیاش، حتی تا آخرین لحظه، از اعتقاداتش دست نکشید. علی دلالباشی، یکی از خدمتگزاران سالن کشتی، درباره او میگوید: «همیشه سعی میکردم امکانات راحتی را برایش فراهم کنم.
به محض اینکه تمریناتش به پایان میرسید، به نماز میایستاد و ما نیز در کنار او نماز میخواندیم. عشق غلامرضا به اهل بیت آنقدر عمیق بود که پس از شکست در مسابقات ۱۹۵۴ توکیو، به همراه سایر کشتیگیران شکستخورده از ترکیه به کربلا رفت تا غم شکستش را فراموش کند و به گفته خودش، با روحی سبکتر و پاکتر به میدان رقابتها بازگردد.
علاوه بر سفرش به عتبات عالیات، او پیش از هر مسابقه به زیارت حضرت رضا (علیهالسّلام) میرفت و پس از بازگشت از مسابقات نیز دوباره به زیارت امام رضا (علیهالسّلام) میپرداخت.
کمک غلامرضا تختی به زلزله زده گان
در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۴۱، زلزلهای ویرانگر به قدرت ۷٫۲ ریشتر، شهر بوئینزهرا و روستاهای دشت قزوین را به طور کامل نابود کرد. این زمینلرزه باعث مرگ حدود بیست هزار نفر و بیخانمان شدن هزاران خانواده شد. به پیشنهاد کیهان ورزشی و روزنامهٔ کیهان، تصمیم گرفته شد که تختی برای جمعآوری کمک به زلزلهزدگان اقدام کند.
او با کولهبار صندوقی بر دوش، از پارک ساعی در خیابان پهلوی تا تالار کیهان در خیابان فردوسی پیادهروی کرد و با استفاده از بلندگو از مردم خواست تا هر آنچه در توان دارند به هموطنان زلزلهزده کمک کنند.
زنان گوشوارهها، گردنبندها و انگشترهای خود و مردان نیز پولهای اهداییشان را به صندوقی که بر گردن تختی آویزان بود، میانداختند. واکنشها به این فراخوان چنان شگفتانگیز بود که بلافاصله موجی از نیکوکاران به راه افتاد و دهها کامیون برای کمک به او اختصاص یافت.
مبارزات سیاسی غلامرضا تختی
تختی از دوران جوانی به فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی و دفاع از حقوق ملی و مردمی علاقهمند بود. در تاریخ ۲۶ و ۲۷ مرداد ۱۳۳۲، پس از فرار محمدرضا پهلوی از کشور و بروز ناآرامیهای سیاسی در شهرهای ایران، برخی روایتها حاکی از آن است که او در رأس گروهی از ملیگرایان قرار داشت که مجسمه رضاشاه را در میدان توپخانه پایین آوردند؛ اما این روایت در منابع دیگر تأیید نشده است.
غلامرضا تختی حمایت از مصدق
به نظر میرسد از سال ۱۳۳۰ شمسی، غلامرضا تختی به همراه گروهی از ورزشکاران از مبارزات مردم در نهضت ملی و دکتر محمد مصدق حمایت میکرده است. او این حمایت را حتی پس از کودتای نظامی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نیز ادامه داد. در زمان فوت محمد مصدق در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۴۵، غلامرضا تختی به هشدارهای مأموران نظامی و امنیتی درباره عدم سفر به احمدآباد توجه نکرد و به افسران اعلام کرد: «مرا دستگیر کنید».
پس از این کودتا، تختی در کمیتهٔ ورزشکاران نهضت مقاومت ملی فعالیت میکرد و همچنین در حزب سوسیالیست مشغول به کار بود. با تشکیل جبههٔ ملی دوم در سال ۱۳۳۹، او به این سازمان پیوست و از سوی کمیتهٔ ورزشکاران به کنگره و سپس از سوی منتخبان کنگره به شورای مرکزی جبههٔ ملی ایران راه یافت.
غلامرضا تختی وجبهه ی ملی
رفتوآمد غلامرضا تختی به جبهه ملی و عضویت در شورای مرکزی آن موجب شد که ساواک او را به عنوان یک «ناراضی» شناسایی کند.
به همین دلیل، دستگاه ورزشی به دستور سازمان امنیت و اطلاعات کشور، مانع از تمرینهای تختی میشد و به هر نحوی تلاش میکرد تا از حضور او در مسابقات ورزشی بینالمللی که با استقبال کنفدراسیون دانشجویان ایرانی مواجه بود، جلوگیری کند. در سال ۱۳۴۲ و پس از دستگیری اعضای هیئت اجرایی جبهه ملی ایران، تختی به عنوان عضو هیئت اجرایی موقت جبهه ملی انتخاب شد.
ارادت غلامرضا تختی به روحانیون
تختی و روحانیون
در زمان حضور سیدمجتبی نواب صفوی، رهبر فدائیان اسلام، در زندان قصر، تختی به دیدار او رفت. او به آیتالله سیدمحمود طالقانی علاقه ویژهای داشت و گاهی در مسجد هدایت به امامت او نماز میخواند و به سخنانش گوش میداد.
عکسهای مشترکی از این دو شخصیت در منابع مختلف منتشر شده است. تختی به آیتالله طالقانی و آیتالله زنجانی ارادت زیادی داشت و در واقع، این دو نفر در دل او جایگاه ویژهای داشتند و به عنوان سنگ صبور او شناخته میشدند. همچنین، آنها به خانواده تختی کمکهای مالی نیز میکردند.
محبوبیت غلامرضا تختی در میان مردم
در میان مردم رواج یافته بود. غلامرضا تختی از سال ۱۳۴۲ بارها به ساواک احضار شد. اطرافیان شاه، پس از ناکامی در جلب او به سمت دربار و حکومت، فشارهای بیشتری بر تختی اعمال کردند. حتی در مواردی ورود او به ورزشگاهها ممنوع میشد.
تختی پس از دو سال دوری از رقابتهای ورزشی، برای چهارمین بار در بازیهای المپیک شرکت کرد، اما این بار موفق به کسب مدال نشد. بر اساس اسنادی که میرزایی به آنها اشاره کرده است، به نظر میرسد حکومت تمایل داشت تختی بدون آمادگی جسمانی و روانی در مسابقات حضور یابد تا با شکست در میدان، محبوبیتش میان مردم کاهش یابد. از سوی دیگر، مردم نیز مصرانه خواهان شرکت او در مسابقات جهانی بودند.
مرگ غلامرضا تختی
تختی در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۴۶ در اتاق خود در هتل آتلانتیک تهران از دنیا رفت. دو روز پیش از درگذشتش، در ۱۵ دیماه، وصیتنامهاش را در دفترخانه اسناد رسمی شماره ۲۰۲ با شماره ثبت ۳۴۲۸ تنظیم کرد و در آن کاظم حسیبی را به عنوان سرپرست پسرش بابک (که تنها چهار ماهه بود) تعیین نمود. درباره دلایل مرگ او اختلاف نظرهای زیادی میان افراد و منابع مختلف وجود دارد.
اختلاف نظر ها در موردغلامرضا تختی
بر اساس گزارشهای منتشرشده در روزنامههای اطلاعات و کیهان، گفته میشود که غلامرضا تختی به دلیل اختلافات خانوادگی با همسرش، شهلا توکلی، دست به خودکشی زده است.
همچنین از جمله دلایل احتمالی این اقدام، به ناکامیهای او در مسابقات ورزشی در دوران پایانی فعالیت حرفهایاش اشاره شده است. با این حال، برخی از پژوهشگران مرگ او را مشکوک ارزیابی میکنند. در میان مردم نیز این باور وجود دارد که ساواک به دلیل محبوبیت فراوان و عدم همسویی وی با حکومت وقت ایران، او را به قتل رسانده است.
نظرپسرغلامرضا تختی درمورد مرگ پدرش
فرزند تختی درباره مرگ پدرش و حواشی مرتبط با آن در جریان انقلاب ۵۷ اظهار داشته که تختی به قتل نرسیده است. او بر این باور است که تختی به هتل رفت به این امید که شاید کسی سراغش بیاید و او را از وضعیتش نجات دهد؛ در غیر این صورت، میتوانست به باغ شخصی خود برود.
به گفته او، این تصمیم از سوی تختی آگاهانه بوده است. با این حال، نمیتوانسته پیشبینی کند که ۱۱ سال بعد انقلاب رخ خواهد داد و مدیر هتل، آقای ساعد، دچار مشکلاتی میشود؛ در غیر این صورت، احتمالاً این اقدام را در هتل انجام نمیداد.
جهان بی پهلوان تختی ماندنی نیست
با انتشار خبر درگذشت غلامرضا تختی، هفت نفر در شهرهای مختلف ایران دست به خودکشی زدند. در میان این وقایع، تراژدی دردناکتری در کرمانشاه رخ داد، جایی که یک قصاب خود را از قناره حلقآویز کرد. پیش از مرگ، او یادداشتی بزرگ پشت شیشه مغازهاش قرار داده بود که روی آن نوشته بود: «جهان بدون جهانپهلوان دوامپذیر نیست».
عکس پروفایل غلامرضا تختی
عکس غلامرضا تختی کشتی گیر
عکس خانوادگی غلامرضا تختی
عکس غلامرضا تختی و همسرش
عکس همسر غلامرضا تختی
عکس زن غلامرضا تختی
عکس غلامرضا تختی و فرزندانش
عکس ماشین های غلامرضا تختی
عکس پروفایل غلامرضا تختی
عکس های غلامرضا تختی
عکس غلامرضا تختی
عکس جذاب غلامرضا تختی
والپیپر غلامرضا تختی
غلامرضا تختی والپیپر
والپیپر غلامرضا تختی کشتی
والپیپرغلامرضا تختی برای کامپیوتر
wallpaper Gulam Rıza Tahti
wallpaper hd Gulam Rıza Tahti
wallpaper for phone Gulam Rıza Tahti
wallpaper for laptop
wallpaper 4k Gulam Rıza Tahti
اطلاعات باشگاهی غلامرضا تختی
باشگاه کنونی: پولاد تهران
پست غلامرضا تختی
غلامرضا تختی پست
غلامرضا تختی، که به عنوان «جهان پهلوان» شناخته میشود، یکی از قهرمانان برجسته ورزش کشتی در ایران و از شخصیتهای مورد علاقه مردم به شمار میرفت.
زندگی ورزشی غلامرضا تختی
تختی در سن پانزده سالگی به همراه جوانان محلهاش یک زورخانه موقتی راهاندازی کردند تا بتوانند ورزشهای باستانی را با حداقل امکانات تمرین کنند. همانطور که بعدها خودش توضیح میدهد، او و دوستانش در شرایط سخت، چه در گرما و چه در سرما، روی تشکهایی تمرین میکردند که حتی حیوانات نیز روی آنها نمیخوابیدند.
پس از گذراندن آموزشهای ابتدایی، تختی آمادگی لازم برای ورود به زورخانهای به نام «پولاد» را پیدا کرد. اما در ابتدا موفقیت چندانی کسب نکرد و اطرافیانش به خاطر جاهطلبیاش برای تبدیل شدن به یک ورزشکار درجه یک او را مورد تمسخر قرار میدادند.
زندگی حرفه ای غلامرضا تختی
تختی در کشتی آزاد و فرنگی فعالیت میکرد و در طول دوران ورزشی خود موفقیتهای زیادی به دست آورد. از جمله افتخارات او میتوان به کسب مدال طلای المپیک ۱۹۶۴ توکیو، مدالهای نقره و برنز المپیک، مدالهای طلا و نقره قهرمانی جهان، و قهرمانیهای متعدد در مسابقات آسیایی اشاره کرد.
علاوه بر موفقیتهای ورزشی، شخصیت انسانی و مهربان او باعث شد که تختی از محبوبیت ویژهای در میان مردم برخوردار باشد. او به عنوان یک قهرمان ملی شناخته میشد و در میان عموم مردم به “جهانپهلوان تختی” شهرت داشت.
غلامرضا تختی در سال 1328
در سال 1328 که در مسابقه بزرگ ورزشی (کاپ فرانسه) شرکت کردم، در همان ابتدا با یک ضربه فنی شکست خوردم. اما تمرینات جدی و سختی که آغاز کردم، به من کمک کرد تا واقعیت مبارزه را بهتر درک کنم.
هرچند که آرزوی پیروزی در سر داشتم، اما میدانستم که کار و تلاش، پایهگذار موفقیت است. به این ترتیب، تختی با تمرین و پشتکار مثالزدنی، به تدریج خود را از میان بازندهها بیرون کشید و در نهایت در سال 1330 در وزن ششم (79 کیلوگرم) به تیم ملی پیوست.
غلامرضا تختی عنوان قهرمانی
تختی فعالیت ورزشی خود را با کشتی باستانی آغاز کرد. در سال ۱۳۲۹ و در سن ۲۰ سالگی به باشگاه پولاد پیوست و تحت نظر حبیبالله بلور، کشتی آزاد را بهصورت حرفهای برای حضور در مسابقات قهرمانی آغاز کرد.
در همان سال توانست نخستین عنوان قهرمانی کشور خود را بهدست آورد. تختی از سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۸ هشت بار عنوان قهرمان کشور را در مسابقات قهرمانی داخلی کسب کرد. همچنین، وی در سال ۱۹۵۱ موفق شد در مسابقات جهانی هلسینکی و در دسته ۷۹ کیلوگرم مدال نقره را از آن خود کند.
غلامرضا تختی نائب قهرمان جهان
او در نخستین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که در سال 1951 در هلسینکی (فنلاند) برگزار شد، با وجود تنها 21 سال سن، به مقام نایبقهرمانی جهان دست یافت. این رقابتها برای غلامرضا تختی نقطه آغاز مسیری بود که طی 15 سال آینده با کسب پیروزیهای متعدد و فتح جایگاههای گوناگون قهرمانی در میادین جهانی ادامه یافت.
زندهیاد غلامرضا تختی در سال 1331 (1952) و در نخستین حضور خود در بازیهای المپیک، با شش پیروزی و تنها یک شکست مقابل “دیوید جیما کوریدزه” از اتحاد جماهیر شوروی، مدال نقره را به دست آورد. او در این مسابقات موفق شد “حیدر ظفر” از ترکیه را که سال قبل با شکست تختی قهرمان جهان شده بود، مغلوب کند.
غلامرضا تختی المپیک 1956
غلامرضا تختی در المپیک 1956ملبورن
غلامرضا تختی کشتی پهلوانی
غلامرضا تختی کشتی کار ایران
وی به همراه سه همتیمی خود؛ محمود ملاقاسمی (مدال نقره در وزن ۵۲ کیلوگرم)، محمدمهدی یعقوبی (مدال برنز در وزن ۵۷ کیلوگرم) و عبدالله مجتبوی (مدال برنز در وزن ۷۳ کیلوگرم)، نخستین مدالهای بینالمللی تاریخ کشتی ایران را به دست آوردند.
او سال بعد در المپیک هلسینکی، موفق شد مدال نقره خود را در سن ۲۲ سالگی تکرار کند. چهار سال بعد، در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن، این بار در وزن بالاتر یعنی ۸۷ کیلوگرم شرکت کرد و عملکرد بهتری از خود نشان داد. او همراه با امامعلی حبیبی، توانستند اولین مدالهای طلای تاریخ ورزش ایران در المپیک را کسب کنند.
غلامرضا تختی ازپر افتخارترین کشتی گیران ایرانی
او با دستیابی به این مدال، همراه با دو نشان نقرهای که در بازیهای المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی و ۱۹۶۰ رم کسب کرد، به همراه حسن یزدانی تاکنون پرافتخارترین کشتیگیران ایرانی در تاریخ المپیک به شمار میروند.
تختی همچنین در دوران فعالیت حرفهای خود موفق به کسب دو عنوان قهرمانی و دو نایبقهرمانی در رقابتهای جهانی کشتی و یک مدال طلای بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو شده است.
بوریس کولایف غلامرضا تختی
جهان پهلوان تختی در سال ۱۹۵۸ موفق شد در بازیهای آسیایی توکیو مدال طلا و در مسابقات قهرمانی جهان در صوفیه مدال نقره را کسب کند. در مهرماه سال ۱۳۳۸ (۱۹۵۹)، او در چهارمین دوره مسابقات کشتی آزاد قهرمانی جهان که به میزبانی تهران برگزار شد، سومین عنوان قهرمانی جهان خود را به دست آورد.
در این رقابتها، بوریس کولایف از شوروی تنها کشتیگیری بود که با امتیاز به تختی باخت. سایر رقبای او از کشورهای مجارستان، لهستان، فرانسه، بلغارستان و ترکیه همگی با ضربه فنی مغلوب این پهلوان نامدار ایرانی شدند.
غلامرضا تختی المپیک 1960
در المپیک ۱۹۶۰ رم، با کسب ۵ پیروزی با ضربه فنی و یک شکست امتیازی مقابل عصمت آتلی از ترکیه، موفق به دریافت مدال نقره در وزن ۸۷ کیلوگرم شد. او که کشتی را در دسته میانوزن آغاز کرده بود، با افزایش وزن، به دستههای بالاتر راه یافت و از سال ۱۹۶۲ در دسته ۹۷ کیلوگرم رقابت کرد.
با این حال، مشخص شد که مبارزه در این وزن برای او که به سن بالاتری رسیده بود، چالشبرانگیز است. در المپیک ۱۹۶۴ توکیو نیز، با شکست از احمد آئیک از ترکیه و یک تساوی با سعید مصطفائف از بلغارستان، به مقام چهارم دست یافت.
مهمترین رقیبان تختی
او وایکینگ پالم از سوئد، عادل آتان از ترکیه، بوریس کولایف از روسیه، پت بلر از ایالات متحده، دیتریش از آلمان، ویچزیستیوک از روسیه، عصمت آتلی و حسن کنگور هر دو از ترکیه، الکساندر مدوید از بلاروس (اتحاد جماهیر شوروی) و احمد آئیک از ترکیه از جمله برجستهترین رقیبان تختی طی چهارده سال حضور او در مسابقات بینالمللی بودند.
غلامرضا تختی مسابقات جهانی 1966
مسابقات جهانی 1966غلامرضا تختی
تختی در مسابقات انتخابی جهانی ۱۹۶۶ با عملکردی بینظیر و پیروزیهای قاطع از جمله ضربه فنی، به عنوان بهترین کشتیگیر وزن هفتم ایران شناخته شد و برای رقابتها به آمریکا اعزام گردید. با این حال، رفتارهای ناعادلانه و کارشکنیهای برخی افراد و مسئولان روحیه او را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده بود.
بازگشت غلامرضا تختی از سفر
جهان پهلوان تختی هنگام رفتن به آخرین سفر خود، در میان جمعیت پرشماری که برای بدرقه او و همراهانش به فرودگاه آمده بودند، در گفتوگو با خبرنگار کیهان ورزشی بیان کرد: هیچچیز نمیتواند مرا خوشحال کند؛ نه پول، نه مدال طلا، نه عشق و حتی خود عشق. از این مردمی که برای بدرقه آمدهاند، احساس شرمندگی دارم. واقعاً چقدر محبت بدهکارم؟
چرا باید کشتی بگیرم؟ چرا باید با تیم سفر کنم و باعث تمامی این بازگشتها و خداحافظیها باشم؟ اگر میتوانستم جواب این سوالها را پیدا کنم، شاید من هم میتوانستم مانند دیگران باشم. وقتی کسی نمیداند چه چیزی میتواند خوشحالش کند، طبیعتاً نمیتواند توضیح دهد چرا کشتی میگیرد و چرا با تیم همراه میشود.
غلامرضا تختی صاحب مدال جهانی و المپیک
تختی نخستین کشتیگیر ایرانی است که توانست در سه وزن مختلف به مدالهای جهانی و المپیک دست یابد: مدال جهانی در سال ۱۹۵۱ و المپیک ۱۹۵۲ در وزن ۷۹ کیلوگرم، مدالهای المپیک ۱۹۵۶ و ۱۹۶۰ و همچنین مسابقات جهانی تهران و یوکوهاما در وزن ۸۷ کیلوگرم، و نهایتاً مدال جهانی ۱۹۶۲ در تولدو در وزن ۹۷ کیلوگرم.
غلامرضا تختی (جام تختی)
پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، با اصرار مهدی بازرگان و تصمیم حسین شاهحسینی، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی، نام «جام آریامهر» به منظور بزرگداشت غلامرضا تختی به «جام تختی» تغییر یافت.
این مسابقات از سال ۱۳۵۸، درحالی که اکثر رقابتهای ورزشی متوقف شده بودند، آغاز شد و به یکی از مهمترین تورنمنتهای بینالمللی کشتی سالانه ایران تبدیل گردید. در این رویداد، کشتیگیران و تیمهایی از سراسر ایران و جهان شرکت کردهاند.
در دهههای ۶۰ و ۷۰، با تصمیم برخی مدیران فدراسیون یا سازمان ورزش، برگزاری این رقابتها در چند دوره متوقف شد و نام آن به «جام ۲۲ بهمن» تغییر پیدا کرد. با این حال، از سال ۱۳۶۹ به بعد، این مسابقات بار دیگر با نام «جام تختی» برگزار شده و تا امروز ادامه دارد.
غلامرضا تختی بازوبند پهلوانی
او در کشتی پهلوانی و ورزش زورخانهای نیز فعال بود و توانست سه سال پیاپی بازوبند پهلوانی ایران را به دست آورد. تختی همچنین یکی از چهرههای محبوب و شناختهشده در فرهنگ عامه ایرانیان به شمار میرود و در عرصه ورزشی ایران، بسیاری او را نماد «پهلوانی» و «جوانمردی» میدانند
غلامرضا تختی عباس زندی
وقتی اولین بار قدم به تشک کشتی گذاشتم، ۲۰ ساله بودم و تنها ۷۰ کیلو وزن داشتم. با این وزن و وضعیت بدنی، جوان بسیار ضعیفی به نظر میرسیدم و نگاههای تمسخرآمیز اطرافیان را تحمل میکردم. اما آشنایی با عباس زندی همهچیز را تغییر داد.
او شخصیتی بود که به من یاد داد نباید به قضاوت دیگران اهمیت بدهم. عباس زندی مدام در گوشم میگفت: «هیچوقت ناامید نشو. حتی اگر اندامت قابل قیاس با من نیست، فراموش نکن زمانی که من کشتی را شروع کردم، فقط ۵۷ کیلوگرم وزن داشتم و در وزن دوم مسابقه میدادم.
چه مسابقاتی! اگر آن موقع حتی ششم هم میشدم، از خوشحالی کلاهم را به هوا میانداختم.» حرفهای او خالی از حقیقت نبود. او واقعاً توانست روحیه من را تقویت کند و در مسیرم تأثیر عمیقی بگذارد. امروز خودم را بهنوعی وامدار او میدانم، همانطور که از جهاتی دیگر به تاریخ و تجربیات بزرگتر از خود نیز مدیون هستم.
افتخارات و جام های غلامرضا تختی
المپیک
- ۱۹۵۲ هلسینکی (۷۹ کیلوگرم)
- ۱۹۵۶ ملبورن (۸۷ کیلوگرم)
- ۱۹۶۰ رم (۸۷ کیلوگرم)
قهرمانی کشتی جهان
- ۱۹۵۱ هلسینکی (۷۹ کیلوگرم)
- ۱۹۵۹ تهران (۸۷ کیلوگرم)
- ۱۹۶۱ یوکوهاما (۸۷ کیلوگرم)
- ۱۹۶۲ تولیدو (۹۷ کیلوگرم)
بازیهای آسیایی
- ۱۹۵۸ توکیو (۸۷ کیلوگرم)
رکوردهای غلامرضا تختی
- تختی نخستین کشتیگیر ایرانی بود که توانست در سه وزن متفاوت به مدالهای جهانی و المپیک دست یابد: مدالهای جهانی ۱۹۵۱ و المپیک ۱۹۵۲ در وزن ۷۹ کیلوگرم، المپیکهای ۱۹۵۶ و ۱۹۶۰، بههمراه مسابقات جهانی تهران و یوکوهاما در وزن ۸۷ کیلوگرم، و همچنین مدال جهانی تولیدو ۱۹۶۲ در وزن ۹۷ کیلوگرم. ا
- تختی اولین ورزشکار ایرانی شد که موفق شد در سه دوره المپیک مدال بگیرد؛ افتخاری که پس از او تنها توسط محمد نصیری، هادی ساعی و حسن یزدانی تکرار شده است.
- تختی با کسب مجموع ۷ مدال در رقابتهای المپیک و قهرمانی جهان، مدتها رکورددار بیشترین مدال جهانی میان کشتیگیران ایرانی بود، رکوردی که در سال ۲۰۲۲ توسط حسن یزدانی با ۸ مدال شکسته شد.
- تختی همچنین اولین ورزشکار ایرانی بود که در چهار دوره المپیک حضور داشت. تنها امیررضا خادم، از المپیک سئول ۱۹۸۸ تا المپیک سیدنی ۲۰۰۰، توانسته این رکورد را تکرار کند.
تمرین های غلامرضا تختی
به این ترتیب، در سرمای سوزان و گرمای طاقتفرسا، تمریناتم را روی تشکی آغاز کردم که حتی حیوانات هم حاضر نبودند روی آن قرار بگیرند. شاید باورش برایتان سخت باشد، اما این یک حقیقت محض است که من و افرادی مثل من، همچون حیوانات تمرین میکردیم.
این موضوع را اهالی خیابان شاهپور (وحدت اسلامی تهران) که هر روز در ساعت معینی، مثلاً ۲ بعدازظهر، من را در حال تمرین میدیدند، تأیید میکنند. اما جالب است بدانید که پس از یک سال تمرین طاقتفرسا، نهتنها هیچ دستاوردی نداشتم، بلکه به جای پیشرفت، ضعیفتر هم شدم!
خداحافظی غلامرضا تختی از کشتی
جهان پهلوان در آخرین سفر خود به میدان رقابت، در شرایطی وارد مسابقات شد که امید چندانی برای رویارویی با جوانان تازهنفس و مشتاق نداشت. متأسفانه، بدشانسی نیز دامنگیرش شد، چرا که پس از پیروزی پنج بر صفر مقابل حریفی از مجارستان، ناچار به مبارزه با «الکساندر مدوید» و «احمد آئیک»، نفرات اول و دوم این دوره از مسابقات، شد. او با پذیرش شکست برابر این دو رقیب سرسخت، برای همیشه از صحنه کشتی خداحافظی کرد.
⏬مقالات پیشنهادی برای شما عزیزان⏬
زندگی ورزشی رونالدینوبیوگرافی زلاتان ابراهیموویچتاثیر ورزش در زندگی انسان